ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام سجاد (ع):
بهترین گشاینده کارها راستی و بهترین پایان برنده آن وفاداری است.
بحارالانوار، ج 75، ص 161
متأسفانه اخلاق حرفهای نداریم
لیلی گلستان: بسیار زیاد پیش آمده ترجمههایم را بدون اطلاع استفاده کردهاند و مثلاً صوتی کردهاند یا... ولی من اصلاً به این موضوع اهمیت نمیدهم ،چون فکر میکنم هر چه بیشتر شنیده و خوانده شوند، بهتر است، البته این دلیل نمیشود که روی این نکته تأکید و اشاره نداشته باشم که متأسفانه ما در ایران اصلاً اخلاق حرفهای نداریم؛ یک روز رادیو را باز کردم، متوجه شدم در حال خواندن بخش سوم «شبی از شبهای زمستان» با ترجمه من هستند؛ مشخصاً از من یا ناشر هیچ اجازهای نگرفته بودند اما من اعتراضی نکردم، فقط در روزنامه یادداشتی نوشتم با این موضوع که لااقل اگر میخواهید از کتابی استفادهای اینچنینی یا ... کنید به من خبر بدهید تا خودم هم گوش کنم و کیف کنم. این رفتارها اصلاً حرفهای نیست و برای من که دنبال پول نیستم احترام به نویسنده و مترجم است که از اهمیت برخوردار است.
بخشی از گفتوگوی این مترجم با ایسنا، درباره کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ»
بخشی از گفتوگوی این مترجم با ایسنا، درباره کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ»
به یاد گلنوش خالقی (1319-1399)
پایان غربت چهل ساله
میرعلیرضا میر علی نقی
پژوهشگر حوزه موسیقی
گلنوش خالقی کمی بیش از نیمی از عمر را خواسته ناخواسته در غربت گذراند. سرنوشتش چنین خواسته بود و او هم با درایت و شکیبایی با سرنوشتش کنار آمده بود. اما نه سازشکاریای از او دیده شد و نه واپسنشینی. اصالت ایرانیاش را هم هیچگاه از یاد نبرد. چه قبل از ۱۳۵۷ و چه بعد از آن، همیشه پرکار و باثمر بود و برای موسیقی کلاسیک ایران گامهای مؤثر برداشت. در دنیای همیشه مذکر موسیقی ایران؛ او رهبر ارکستر و تنظیم کننده و آهنگساز و معلم بود و شاید از تمام همگنان و همجنسان خود برتر و والاتر، ولی نه سودای برتریطلبی داشت و نه دیدگاه جنسیتی را در موسیقی پذیرفت. گلنوش خالقی به تمام معنی موسیقیدان و معلم بود و همین را بالاترین مرتبت میدانست. مثالی بود عالی از اتحاد تبار و تربیت کلاسیک و پایبندی به اصولی که امروزه بسیار بدانها بیاعتنایی میشود. مثالی از هنرمندی واقعی و بیتظاهر.
برای احیا و ابقای آثار پدر تلاش بسیار کرد و از جان مایه گذاشت. سودآوری و منفعتطلبی را نشناخته بود و با همان صراحت کلامی که از پدر و مادر به ارث برده بود، با هنرمند نمایان برخورد میکرد. تأسیس سایت استاد روحالله خالقی؛ انتشار پارتیتورها و گردآوری نوشتههای پدر و تنظیم مجدد تعدادی از زیباترینهای ساختههای استاد خالقی؛ گوشهای از تلاشهای خانم گلنوش خالقی است. در تمام این سالها از راه دور به هرکسی که تشخیص میداد که شایسته کمکرسانی است؛ یاری میکرد و توقعی جز حفظ ارزشها نداشت و برای شخص خود هیچ چیزی نمیخواست. از این خاطرات بسیار دارم و دیگران هم با من همداستانند. صراحتهای گاه تلخ و تند نتوانست عطوفت و انسانگرایی عمیق او را پنهان کند و او برای نگهداری و انتشار آنچه را که ارزشمند میدانست از چیزی دریغ نکرد. تنظیمهایش بسیار خوشصدا و از لحاظ فنی درخشان و پاکیزهاند. حتی از جهاتی بر اجراهای زمان استاد خالقی هم برتری دارند بویژه در هارمونی و سازبندی و بهرهوری از صدای صحیح سازهای بادی در ارکستر. آلبوم ماندگار «می ناب» یادگار حضور پرثمر او در سالهای ۱۳۷۰ در ایران است دریغ که دیری نپایید. درگذشتش مایه تأسف بسیار است. کاش شرایط بهتری بود که از مجموعه دانش و هنر و انسانیتش بهره ببریم. او یکی از آخرین نمونههای بازمانده از عصری بود که در آن بسیاری از ارزشها حاکمیت داشتند و امروز با سرعتی هول آور دارند به خاکستر سرد تبدیل میشوند.
پژوهشگر حوزه موسیقی
گلنوش خالقی کمی بیش از نیمی از عمر را خواسته ناخواسته در غربت گذراند. سرنوشتش چنین خواسته بود و او هم با درایت و شکیبایی با سرنوشتش کنار آمده بود. اما نه سازشکاریای از او دیده شد و نه واپسنشینی. اصالت ایرانیاش را هم هیچگاه از یاد نبرد. چه قبل از ۱۳۵۷ و چه بعد از آن، همیشه پرکار و باثمر بود و برای موسیقی کلاسیک ایران گامهای مؤثر برداشت. در دنیای همیشه مذکر موسیقی ایران؛ او رهبر ارکستر و تنظیم کننده و آهنگساز و معلم بود و شاید از تمام همگنان و همجنسان خود برتر و والاتر، ولی نه سودای برتریطلبی داشت و نه دیدگاه جنسیتی را در موسیقی پذیرفت. گلنوش خالقی به تمام معنی موسیقیدان و معلم بود و همین را بالاترین مرتبت میدانست. مثالی بود عالی از اتحاد تبار و تربیت کلاسیک و پایبندی به اصولی که امروزه بسیار بدانها بیاعتنایی میشود. مثالی از هنرمندی واقعی و بیتظاهر.
برای احیا و ابقای آثار پدر تلاش بسیار کرد و از جان مایه گذاشت. سودآوری و منفعتطلبی را نشناخته بود و با همان صراحت کلامی که از پدر و مادر به ارث برده بود، با هنرمند نمایان برخورد میکرد. تأسیس سایت استاد روحالله خالقی؛ انتشار پارتیتورها و گردآوری نوشتههای پدر و تنظیم مجدد تعدادی از زیباترینهای ساختههای استاد خالقی؛ گوشهای از تلاشهای خانم گلنوش خالقی است. در تمام این سالها از راه دور به هرکسی که تشخیص میداد که شایسته کمکرسانی است؛ یاری میکرد و توقعی جز حفظ ارزشها نداشت و برای شخص خود هیچ چیزی نمیخواست. از این خاطرات بسیار دارم و دیگران هم با من همداستانند. صراحتهای گاه تلخ و تند نتوانست عطوفت و انسانگرایی عمیق او را پنهان کند و او برای نگهداری و انتشار آنچه را که ارزشمند میدانست از چیزی دریغ نکرد. تنظیمهایش بسیار خوشصدا و از لحاظ فنی درخشان و پاکیزهاند. حتی از جهاتی بر اجراهای زمان استاد خالقی هم برتری دارند بویژه در هارمونی و سازبندی و بهرهوری از صدای صحیح سازهای بادی در ارکستر. آلبوم ماندگار «می ناب» یادگار حضور پرثمر او در سالهای ۱۳۷۰ در ایران است دریغ که دیری نپایید. درگذشتش مایه تأسف بسیار است. کاش شرایط بهتری بود که از مجموعه دانش و هنر و انسانیتش بهره ببریم. او یکی از آخرین نمونههای بازمانده از عصری بود که در آن بسیاری از ارزشها حاکمیت داشتند و امروز با سرعتی هول آور دارند به خاکستر سرد تبدیل میشوند.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
# بودجه
پس از حرف و حدیثها و حاشیههای مختلف کلیات اصلاحی لایحه بودجه در مجلس تصویب شد. خبری که کاربران زیادی به آن پرداختند و درباره مسائلی مثل سرعت تصویب و تعداد نمایندگان ممتنع نوشتند. اینکه جلسه رأی دادن به کلیات بودجه غیرعلنی بود هم مورد توجه کاربران قرار گرفت: «کلیات لایحه اصلاحیه بودجه ۱۴۰۰ پس از حاشیههای فراوان و با کمترین اصلاح از سوی دولت، تصویب شد! نمایندگان مجلس انقلابی بودجه را با ۲۱۱ موافق، ۲۸ مخالف و 6 ممتنع تصویب کردند! »، «مجلس با رأی بالا و با اکثریت ۲۱۱ رأی موافق کلیات بودجه را تصویب کرد»، «لایحه بودجه با تغییر چند عدد تصویب شد»، «مجلسی با شعار شفافیت آرا برای رد یا تصویب کلیات بودجه! جلسه غیرعلنی برگزار میکنه.»، «خدا کنه از تورم ۱۴۰۰ زنده بیرون بیایم»، «کلیات بودجه با اکثریت قاطع به تصویب رسید!همه اختلافات گویا بهخاطر ۲۵ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی بوده و ظاهراً رفع شده. باید امیدوار بود که این دفعه متوجه شدند که به چی رأی دادند؟»، «مجلس مدعی شفافیت آرای نمایندگان برای بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ جلسه غیرعلنی تشکیل داد.»، «نمایندهای که به لایحه بودجه رأی ممتنع میده توی کشور زندگی نمیکنه و براش مهم نیست؟»، «کلیات اصلاحات و بودجه ۱۴۰۰ توسط مجلس تصویب شد. کارشناسان اقتصادی برای سال ۱۴۰۰ تورم ٢٠ تا ٨٠ درصد را پیشبینی کردهاند.»، «نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه داشت تو مجلس درباره بودجه صحبت میکرد نمایندهها هم داشتن کار خودشونو میکردن و بعد رأیگیری شد و همه رأی موافق دادند. کلیات بودجه ۱۴۰۰ با رأی بالا تصویب شد.»
بورس ناسازگار
شاخص کل بورس دیروز دوباره افت کرد و با افت ۱۱ هزار واحدی در پایان معاملات امروز به عدد یک میلیون و ۲۴۵ هزار واحد رسید. این اتفاق در روزی که کلیات بودجه تصویب شد مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت و فعالان بازار بورس درباره دلایل و نتایجش نوشتند: «خداروشکر که سهامم هر روز به جای منفی ۵ منفی ۲ میخورن»، «نقدشوندگی بازار #بورس کاملاً زیر سؤال رفته.»، «دیگه کم کم باید سلطان صف فروش هم دستگیر بشه.»، «می گفت نوسان بازار مهم نیست مهم اینه در طول سال بورس صعودی باشه. از اون موقع تا حالا شاخص ۵۰ درصد ریخته. با دامنه نوسان منفی 2 درصد، حدود 12 هزار واحد منفی خورد شاخص کل»، «با محاسبات حدودی و ساده انگارانه، اگر دامنه مثل هفته قبل بود، باید حدود 30 هزار واحد منفی می خوردیم امروز! این خوشحالی نداره؟»، «بورس یه روز مثبت یک هفته منفی»، «بازار میخواد ثابت کنه که حرف مرد یکیه! چه دامنه منفی 5 باشه چه منفی دو، خون خودشو میپاشه رو سهامدارا»، «از عجایب بورس ایران هم اینکه: رد کلیات بودجه، بازار سبز رو قرمز میکنه ولی تصویب کلیات بودجه بازار قرمز رو سبز نمیکنه.»، «با تغییر دامنه نوسان فکر میکردم حداقل یه هفته بازار خوبی داشته باشیم ولی انگار فقط یه روز بوده»، «بودجه هم که تصویب شد، بهانه برای ریزش فقط میمونه برجام که سوم اسفند مشخص میشه، بعد اون بهانه تسویه آخر سال داریم، بعدش هم که انتخابات خودش مسأله بزرگیه و باید اساسی بازار منفیها رو پیش خور کنه، بعدشم که پاییز میشه و فصل ریزش، تا ببینیم زمستون سال آینده چی میشه»، «خب بودجه تصویب شد به نظرتون بهانه بعدی ریزش بورس چی میتونه باشه؟»، «با دامنه نوسان نامتقارن، شاخص هم وزن دیگه قابل اعتماد نیست. دیگه برای اینکه ببینیم وضعیت بورس چطوریه، نمیشه به این شاخص اطمینان کرد.»، «اوضاع داره ترسناک میشه. اولش من فکر کردم این تغییر دامنه نوسان واسه ترغیب بازار به مثبت شدنه الآن دارم به این نتیجه می رسم که برای کند شدن ریزشه»، «در روزهای مثبت همه بهدنبال خرید سهام هستند اما در روزهای منفی صدایی شنیده نمیشود. آن چیزی که شما را متمایز خواهد کرد عکس این ماجراست، از منفیها استفاده کنید و در مثبتها فروشنده باشید.»، «وقتی تنها دلیل اجرای رویهای این باشه: «رئیس جدید باید کاری بکنه، همه فکر کنن نگران بازاره» و رویهای اجرا شه که مطالعات کارشناسای خودش اون رو نادرست گزارش کردن، وضع بهتر از این نمیشه.ترس بیشتر، روند فرسایشی و ناامیدی از مسئولان، اولین نتایج چنین سیاستی بود.»، «جماعت کرور کرور دارن میرن سمت بازار ارزهای دیجیتال»، «بودجه تصویب شد و تو مثبت نشدی ای بورس.»
# بودجه
پس از حرف و حدیثها و حاشیههای مختلف کلیات اصلاحی لایحه بودجه در مجلس تصویب شد. خبری که کاربران زیادی به آن پرداختند و درباره مسائلی مثل سرعت تصویب و تعداد نمایندگان ممتنع نوشتند. اینکه جلسه رأی دادن به کلیات بودجه غیرعلنی بود هم مورد توجه کاربران قرار گرفت: «کلیات لایحه اصلاحیه بودجه ۱۴۰۰ پس از حاشیههای فراوان و با کمترین اصلاح از سوی دولت، تصویب شد! نمایندگان مجلس انقلابی بودجه را با ۲۱۱ موافق، ۲۸ مخالف و 6 ممتنع تصویب کردند! »، «مجلس با رأی بالا و با اکثریت ۲۱۱ رأی موافق کلیات بودجه را تصویب کرد»، «لایحه بودجه با تغییر چند عدد تصویب شد»، «مجلسی با شعار شفافیت آرا برای رد یا تصویب کلیات بودجه! جلسه غیرعلنی برگزار میکنه.»، «خدا کنه از تورم ۱۴۰۰ زنده بیرون بیایم»، «کلیات بودجه با اکثریت قاطع به تصویب رسید!همه اختلافات گویا بهخاطر ۲۵ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی بوده و ظاهراً رفع شده. باید امیدوار بود که این دفعه متوجه شدند که به چی رأی دادند؟»، «مجلس مدعی شفافیت آرای نمایندگان برای بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ جلسه غیرعلنی تشکیل داد.»، «نمایندهای که به لایحه بودجه رأی ممتنع میده توی کشور زندگی نمیکنه و براش مهم نیست؟»، «کلیات اصلاحات و بودجه ۱۴۰۰ توسط مجلس تصویب شد. کارشناسان اقتصادی برای سال ۱۴۰۰ تورم ٢٠ تا ٨٠ درصد را پیشبینی کردهاند.»، «نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه داشت تو مجلس درباره بودجه صحبت میکرد نمایندهها هم داشتن کار خودشونو میکردن و بعد رأیگیری شد و همه رأی موافق دادند. کلیات بودجه ۱۴۰۰ با رأی بالا تصویب شد.»
بورس ناسازگار
شاخص کل بورس دیروز دوباره افت کرد و با افت ۱۱ هزار واحدی در پایان معاملات امروز به عدد یک میلیون و ۲۴۵ هزار واحد رسید. این اتفاق در روزی که کلیات بودجه تصویب شد مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت و فعالان بازار بورس درباره دلایل و نتایجش نوشتند: «خداروشکر که سهامم هر روز به جای منفی ۵ منفی ۲ میخورن»، «نقدشوندگی بازار #بورس کاملاً زیر سؤال رفته.»، «دیگه کم کم باید سلطان صف فروش هم دستگیر بشه.»، «می گفت نوسان بازار مهم نیست مهم اینه در طول سال بورس صعودی باشه. از اون موقع تا حالا شاخص ۵۰ درصد ریخته. با دامنه نوسان منفی 2 درصد، حدود 12 هزار واحد منفی خورد شاخص کل»، «با محاسبات حدودی و ساده انگارانه، اگر دامنه مثل هفته قبل بود، باید حدود 30 هزار واحد منفی می خوردیم امروز! این خوشحالی نداره؟»، «بورس یه روز مثبت یک هفته منفی»، «بازار میخواد ثابت کنه که حرف مرد یکیه! چه دامنه منفی 5 باشه چه منفی دو، خون خودشو میپاشه رو سهامدارا»، «از عجایب بورس ایران هم اینکه: رد کلیات بودجه، بازار سبز رو قرمز میکنه ولی تصویب کلیات بودجه بازار قرمز رو سبز نمیکنه.»، «با تغییر دامنه نوسان فکر میکردم حداقل یه هفته بازار خوبی داشته باشیم ولی انگار فقط یه روز بوده»، «بودجه هم که تصویب شد، بهانه برای ریزش فقط میمونه برجام که سوم اسفند مشخص میشه، بعد اون بهانه تسویه آخر سال داریم، بعدش هم که انتخابات خودش مسأله بزرگیه و باید اساسی بازار منفیها رو پیش خور کنه، بعدشم که پاییز میشه و فصل ریزش، تا ببینیم زمستون سال آینده چی میشه»، «خب بودجه تصویب شد به نظرتون بهانه بعدی ریزش بورس چی میتونه باشه؟»، «با دامنه نوسان نامتقارن، شاخص هم وزن دیگه قابل اعتماد نیست. دیگه برای اینکه ببینیم وضعیت بورس چطوریه، نمیشه به این شاخص اطمینان کرد.»، «اوضاع داره ترسناک میشه. اولش من فکر کردم این تغییر دامنه نوسان واسه ترغیب بازار به مثبت شدنه الآن دارم به این نتیجه می رسم که برای کند شدن ریزشه»، «در روزهای مثبت همه بهدنبال خرید سهام هستند اما در روزهای منفی صدایی شنیده نمیشود. آن چیزی که شما را متمایز خواهد کرد عکس این ماجراست، از منفیها استفاده کنید و در مثبتها فروشنده باشید.»، «وقتی تنها دلیل اجرای رویهای این باشه: «رئیس جدید باید کاری بکنه، همه فکر کنن نگران بازاره» و رویهای اجرا شه که مطالعات کارشناسای خودش اون رو نادرست گزارش کردن، وضع بهتر از این نمیشه.ترس بیشتر، روند فرسایشی و ناامیدی از مسئولان، اولین نتایج چنین سیاستی بود.»، «جماعت کرور کرور دارن میرن سمت بازار ارزهای دیجیتال»، «بودجه تصویب شد و تو مثبت نشدی ای بورس.»
یک استراتژی شعری
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
اگر شما سراینده یک شعر باشید و بخواهید یک شعر را تمام کنید چه کار میکنید؟
اصلاً شعر گفتن چه شکلی یا چطوری است؟ اصلاً نمیخواهم وارد این بحث بشوم که آیا باید شاعر خودجوش شعر بگوید یا قریحه شاعری داشته باشد یا این که اصلاً قریحه داشتن اهمیت ندارد. میخواهم بگویم استراتژی داشتن برای شعر یعنی چه؟ خب سؤال خیلی اساسیای مطرح کردم و فکر نمیکنم پاسخی هم برای این سؤال داشته باشم. چون میدانم هر شاعری برای شعر گفتن به یک راه و یک روش و استراتژی خاص خودش دست به کار نوشتن میشود. یکی از اینها که خیلی خاص خودش مینویسد هرمز علیپور است. همهجا وقتی حرف از هرمز به میان میآورم سریع میروم به سراغ بیاستراتژی بودن شعرش. یعنی اصلاً وقتی یک شعری را شروع میکند نمیدانی میخواهد با این شعر کجا برود و چه کاری با آن انجام بدهد و نمیدانی در انتها میخواهد چه اتفاقی را برای تو رقم بزند. این ساختار از نخستین نوشتههایش همیشه وجود داشته. یک دوره تشدید شده و یک دوره نظاممندتر شده اما هیچوقت این یله بودن شعرش را فراموش نکرده است. میخواهم به کتاب تازه هرمز بپردازم. همان که نام «ای پوست مار» را بر خود دارد. این کتاب را نشر «نزدیکتر» منتشر کرده است و 51 شعر را داخل خودش جا داده است. حالا براساس همین کتاب دوباره بر میگردم به سؤالی که در ابتدا مطرح کردم. «اگر شما سراینده یک شعر باشید و بخواهید یک شعر را تمام کنید چه کار میکنید؟»
حالا به سراغ شعرهای هرمز علیپور و خطهای پایانی شعرهای این کتابش میروم، این نمونهها را ببینید:
«که این فرق دارد با.»
«دیواری اصلاً دیگر نیست که به آن تکیه دهی که هر چه»
«و مثل قدیم نمیتوانم به روشنی از نام مکانهایی بینظم گلایه داشته باشم آنگاه که.»
مثلاً وقتی میگوید فرق دارد با، نمیدانی با چه چیزی فرق دارد. اصلاً انگار در ذهناش همه چیز را باز گذاشته است. او در شعرش خیلی درها را باز میگذارد. یکیاش تخیل است. او هم خودش تخیل میکند و هم مخاطب را وادار میکند تا تخیل به خرج دهد تا بفهمد انتهای این شعر یعنی چه و به کجا ختم میشود. این البته کار مخاطب را سخت میکند. یعنی نمیدانی شعر هرمز را چطور بخوانی. این یعنی شعر هرمز مخاطب خاص دارد و او بلد است چطور همین مخاطب خاص را هم شگفتزده کند. شعر هرمز هرگز شعری عمومی نبوده است. شعری بوده که باید حتماً به ظرایفش آگاه باشی تا بتوانی وقفههایی را که در زبان، کلام، مضمون، ساختار و شکل شعرش ایجاد میکند، درک کنی. این یعنی تسلط او به ساختاری که خاص خودش است. این یعنی سبک داشتن و او را متمایز کردن. بیدلیل نیست که منوچهر آتشی شعر او را با چند نفر دیگر شعر ناب نامگذاری میکند و بعدها از این شعر ناب فقط هرمز است که میماند. با اینهمه همچنان هرمز را شاعر سطرهای درخشان شعری میدانم. مثل این است که یک تاش روی بوم بزند و همان تاش شاهکار از آب در بیاید و شما را شگفتزده کند. مثلاً ببینید این سطر را: «من از اهل خانهام شرمندهام و این خود کار هزار مرگ را میکند و بیشتر از این جای مردن ندارم.»
داستاننویس
اگر شما سراینده یک شعر باشید و بخواهید یک شعر را تمام کنید چه کار میکنید؟
اصلاً شعر گفتن چه شکلی یا چطوری است؟ اصلاً نمیخواهم وارد این بحث بشوم که آیا باید شاعر خودجوش شعر بگوید یا قریحه شاعری داشته باشد یا این که اصلاً قریحه داشتن اهمیت ندارد. میخواهم بگویم استراتژی داشتن برای شعر یعنی چه؟ خب سؤال خیلی اساسیای مطرح کردم و فکر نمیکنم پاسخی هم برای این سؤال داشته باشم. چون میدانم هر شاعری برای شعر گفتن به یک راه و یک روش و استراتژی خاص خودش دست به کار نوشتن میشود. یکی از اینها که خیلی خاص خودش مینویسد هرمز علیپور است. همهجا وقتی حرف از هرمز به میان میآورم سریع میروم به سراغ بیاستراتژی بودن شعرش. یعنی اصلاً وقتی یک شعری را شروع میکند نمیدانی میخواهد با این شعر کجا برود و چه کاری با آن انجام بدهد و نمیدانی در انتها میخواهد چه اتفاقی را برای تو رقم بزند. این ساختار از نخستین نوشتههایش همیشه وجود داشته. یک دوره تشدید شده و یک دوره نظاممندتر شده اما هیچوقت این یله بودن شعرش را فراموش نکرده است. میخواهم به کتاب تازه هرمز بپردازم. همان که نام «ای پوست مار» را بر خود دارد. این کتاب را نشر «نزدیکتر» منتشر کرده است و 51 شعر را داخل خودش جا داده است. حالا براساس همین کتاب دوباره بر میگردم به سؤالی که در ابتدا مطرح کردم. «اگر شما سراینده یک شعر باشید و بخواهید یک شعر را تمام کنید چه کار میکنید؟»
حالا به سراغ شعرهای هرمز علیپور و خطهای پایانی شعرهای این کتابش میروم، این نمونهها را ببینید:
«که این فرق دارد با.»
«دیواری اصلاً دیگر نیست که به آن تکیه دهی که هر چه»
«و مثل قدیم نمیتوانم به روشنی از نام مکانهایی بینظم گلایه داشته باشم آنگاه که.»
مثلاً وقتی میگوید فرق دارد با، نمیدانی با چه چیزی فرق دارد. اصلاً انگار در ذهناش همه چیز را باز گذاشته است. او در شعرش خیلی درها را باز میگذارد. یکیاش تخیل است. او هم خودش تخیل میکند و هم مخاطب را وادار میکند تا تخیل به خرج دهد تا بفهمد انتهای این شعر یعنی چه و به کجا ختم میشود. این البته کار مخاطب را سخت میکند. یعنی نمیدانی شعر هرمز را چطور بخوانی. این یعنی شعر هرمز مخاطب خاص دارد و او بلد است چطور همین مخاطب خاص را هم شگفتزده کند. شعر هرمز هرگز شعری عمومی نبوده است. شعری بوده که باید حتماً به ظرایفش آگاه باشی تا بتوانی وقفههایی را که در زبان، کلام، مضمون، ساختار و شکل شعرش ایجاد میکند، درک کنی. این یعنی تسلط او به ساختاری که خاص خودش است. این یعنی سبک داشتن و او را متمایز کردن. بیدلیل نیست که منوچهر آتشی شعر او را با چند نفر دیگر شعر ناب نامگذاری میکند و بعدها از این شعر ناب فقط هرمز است که میماند. با اینهمه همچنان هرمز را شاعر سطرهای درخشان شعری میدانم. مثل این است که یک تاش روی بوم بزند و همان تاش شاهکار از آب در بیاید و شما را شگفتزده کند. مثلاً ببینید این سطر را: «من از اهل خانهام شرمندهام و این خود کار هزار مرگ را میکند و بیشتر از این جای مردن ندارم.»
تماشای نمایشهای آنلاین با امید تمام شدن کرونا
عادل بزدوده
کارگردان و عروسک ساز
با اتفاقی که در جهان افتاد و یک سال از آن میگذرد جایی که من فعالیت میکنم یعنی مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای تمام بچههای ایران فیلم تئاترهایی در سایت خودش قرار داد. تمام اجراهایی که سال گذشته و پیش از شیوع بیماری کرونا یا در سالهای قبل اجرا شده بودند در قالب طرح «نمایش نما» به شکل آنلاین در اختیار خانوادهها قرار داده شده و فکر میکنم یکی از راههایی که بچهها بتوانند با فضای نمایش آشناتر شوند و زمان تفریح و استراحتشان را بگذرانند دیدن همین نمایش هاست که در طول سالیان در این مرکز ضبط و ثبت شده است.
نمایشهایی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اجرا میشوند براساس نگاه کانون به خانواده و کودک و نوجوان است. من از اعضای شورای انتخاب این نمایشها بودم و باید بگویم که اولویت ما برای انتخاب نمایشها واژههای درست تربیتی و آموزشی است. وظیفهای که ما داریم انتخاب متنهای سالم با نگاههای بسیار تربیتی و آموزشی است و البته نمایشهای تفریحی هم داریم که فقط به بچهها دستور ندهیم. نمایشهایی با داستانهای بسیار ساده که با بازیگر یا با عروسک کار شده و پیشنهاد من این است که خانوادهها و بچهها به سایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مراجعه کنند و این نمایشها را ببیند.
تا روزی که از شر کرونا راحت شویم و بچهها با خانواده و دوستان و همکلاسی هایشان برای دیدن نمایشها به کانون بیایند.
نمایشهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قابل تماشا در: www.kpf.ir است.
کارگردان و عروسک ساز
با اتفاقی که در جهان افتاد و یک سال از آن میگذرد جایی که من فعالیت میکنم یعنی مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای تمام بچههای ایران فیلم تئاترهایی در سایت خودش قرار داد. تمام اجراهایی که سال گذشته و پیش از شیوع بیماری کرونا یا در سالهای قبل اجرا شده بودند در قالب طرح «نمایش نما» به شکل آنلاین در اختیار خانوادهها قرار داده شده و فکر میکنم یکی از راههایی که بچهها بتوانند با فضای نمایش آشناتر شوند و زمان تفریح و استراحتشان را بگذرانند دیدن همین نمایش هاست که در طول سالیان در این مرکز ضبط و ثبت شده است.
نمایشهایی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اجرا میشوند براساس نگاه کانون به خانواده و کودک و نوجوان است. من از اعضای شورای انتخاب این نمایشها بودم و باید بگویم که اولویت ما برای انتخاب نمایشها واژههای درست تربیتی و آموزشی است. وظیفهای که ما داریم انتخاب متنهای سالم با نگاههای بسیار تربیتی و آموزشی است و البته نمایشهای تفریحی هم داریم که فقط به بچهها دستور ندهیم. نمایشهایی با داستانهای بسیار ساده که با بازیگر یا با عروسک کار شده و پیشنهاد من این است که خانوادهها و بچهها به سایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مراجعه کنند و این نمایشها را ببیند.
تا روزی که از شر کرونا راحت شویم و بچهها با خانواده و دوستان و همکلاسی هایشان برای دیدن نمایشها به کانون بیایند.
نمایشهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قابل تماشا در: www.kpf.ir است.
به نام تاریخ
29 بهمن
سال 1925 در چنین روزی نخستین شماره هفتهنامه امریکایی نیویورکر منتشر شد. این هفته نامه به انتشار نقد ادبی و شعر و داستان شهرت دارد و آثار بسیاری از نویسندگان مطرح جهان مانند جی.دی. سلینجر، جان آپدایک و ریموند کارور ابتدا در این هفته نامه منتشر شدهاند.
تولدها
شهرام ناظری: شوالیه آواز ایران سال 1328 در چنین روزی به دنیا آمد. شهرام ناظری در 7 سالگی نخستین برنامه هنری اش را در رادیو کرمانشاه اجرا کرد و در 11 سالگی هم اجراهایی در رادیو و تلویزیون داشت. اما کارش را بهصورت جدی از دهه 50 آغاز کرد و ابتدا آلبومهایی مشترک با محمدرضا شجریان منتشر میکرد. پس از تأسیس کانون چاووش در اواخر دهه 50 تصنیفهایی مانند «آزادی» را با همکاری این کانون خواند که بسیار مورد توجه قرار گرفت. ناظری در دهه 60 با خواندن قطعاتی با اشعار مولانا بیشتر مطرح شد و آلبوم «صد برگ» او به موفقیت زیادی دست پیدا کرد. ناظری آلبومهای مختلفی را با همکاری چهرههایی چون جلال ذوالفنون و گروههایی چون تنبور شمس و عارف منتشر کرد که «بنمای رخ»، «مثنوی موسی و شبان» و «لاله بهار» از جمله آنها هستند. آثاری چون «زمستان»، «بشنو از نی»، «نجوا»، «آتش در نیستان»، «ساقی نامه»، «مهتاب»، «ساز نو آواز نو» و «سفر به دیگر سو» هم از آثار ماندگار او هستند. مجمع انجمن آسیا ناظری را هنرمند برتر آسیا، نیویورک تایمز او را «بلبل فارسی» و روزنامه کریستین ساینس مانیتور او را پاواروتی ایران معرفی کردهاند.
جهانگیر ملک: نوازنده مطرح ساز تنبک سال 1311 متولد شد. جهانگیر ملک ساز تنبک را از حسین تهرانی آموخت و علی تجویدی پس از شنیدن چند قطعه او را به رئیس وقت رادیو معرفی کرد. پس از آن ملک در 21 سالگی در ارکسترهای مختلف نوازندگی کرد و پس از تشکیل ارکستر گلها به آن پیوست. او در سالهای فعالیتش با هنرمندانی چون پرویز یاحقی، همایون خرم، حبیبالله بدیعی و حسینعلی ملاح همکاری کرد و در برنامههای مختلفی مانند گلهای جاویدان، برگ سبز و تکنوازان بهعنوان نوازنده حضور داشت که در برنامه تکنوازان حدود 550 برنامه اجرا کرد. ملک جزو پرکارترین هنرمندان موسیقی ایران بود و تا آخرین روزهای زندگی اش در برنامههای مختلف و کنسرتهایی در ایران و کشورهایی چون امریکا، انگلستان، آلمان و ایتالیا شرکت میکرد. او سال 1381 درگذشت.
نصرت پرتوی: بازیگر تئاتر و نخستین زن درام نویس ایران سال 1316 به دنیا آمد. نصرت پرتوی بازیگری را در هنرستان هنرپیشگی و اداره هنرهای دراماتیک گذراند و پس از آن وارد گروه هنر ملی شد. او در نمایشهای تلویزیونی مانند «ویلای یوکا» و نمایشهای صحنه ای چون «آلونک»، «عروسک ها» و «سنگ و سرنا» بازی کرد و در فیلم «گوزن ها» هم حضور داشت و مورد توجه قرار گرفت. پرتوی نویسنده نمایشهای مختلفی مانند «تقلا» و «تیر شکسته» بود.
آذرتاش آذرنوش چهره ماندگار ادبیات عرب، لی اساتراسبرگ کارگردان لهستانی، رضا موسویزاده نوازنده تار، بهداد بابایی نوازنده سه تار، لورینا مک کنین پیانیست و خواننده کانادایی، اد شیرن خواننده انگلیسی، جوزف گوردون لویت بازیگر امریکایی، دومنیک پرسل بازیگر استرالیایی-بریتانیایی، سیمین امیریان نمایشنامه نویس و کارگردان، خسرو معین افشار بازیگر، مریم بصیری داستان نویس، صالح دروند شاعر، علی غبیشاوی داستان نویس، مهرنوش قربانعلی شاعر و مهدی احمدوند خواننده هم متولد امروز هستند.
درگذشتها
خسرو گلسرخی: شاعر و نویسنده و مبارز سیاسی سال 1352 در چنین روزی به اتهام فعالیتهای سیاسی در زندان رژیم شاه تیرباران شد. خسرو گلسرخی متولد 1322 بود و از دوران دبیرستان شعرها و نوشتههایش را با نامهای مستعاری چون «دامون»، «بابک رستگار» و «افشین راد» منتشر میکرد. گلسرخی سال 1351 بازداشت شد و پس از محاکمهای جنجالی که از تلویزیون ملی پخش شد، تیرباران شد. از او مجموعه اشعاری چون «خستهتر از همیشه»، «ای سرزمین من» و «من در کجای جهان ایستاده ام» و آثاری چون «سیاست هنر، سیاست شعر»، «نیما و حقیقت خاکی» و «ادبیات توده» منتشر شده است.
نادر نادرپور: شاعر و نویسنده ایرانی سال 1378 درگذشت. نادر نادرپور متولد 1308 بود و پس از آشنایی با زبانهای ایتالیایی و فرانسه شروع به ترجمه کرد. او سال 1346 همراه تعدادی از نویسندگان مطرح کانون نویسندگان ایران را تأسیس کرد و مدتی هم سردبیر ماهنامههایی چون «هنر و مردم» و «نقش و نگار» بود. اشعار نادرپور هم در قالبهای سنتی بودند و هم در قالبهای نو سروده میشدند و بهدلیل لطافت و زیبایی شهرت داشتند. پرویز ناتل خانلری او را در صف اول شاعران معاصر ایران قرار داده است. از نادرپور مجموعه اشعار «زمین و زمان»، «خون و خاکستر»، «صبح دروغین» و «شام بازپسین» منتشر شده است.
سالروز درگذشت محمد حسنین هیکل روزنامه نگار مشهور مصری هم امروز است.
عکس نوشت
گلنوش خالقی را با نام پدرش روحالله خالقی آهنگساز «ای ایران» به یاد میآوریم. اما. او نخستین زن ایرانی بود که به شکل تخصصی در رشته رهبری ارکستر تحصیل کرده بود و با دانشی که داشت سرود «ای ایران» اثر روحالله خالقی را که با صدای غلامحسین بنان با امکانات کم ضبط شده بود دوباره برای تکخوان (رشید وطندوست)، آواز گروهی و ارکستر تنظیم کرد. این اثر که از کارهای ماندگار گلنوش خالقی است در سال ۱۳۶۹ همراه با بازسازی تعداد دیگری از ساختههای روحالله خالقی در آلبومی به نام «می ناب» منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت. خبر درگذشت او در 27 بهمن خبری تلخ بود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
متأسفانه اخلاق حرفهای نداریم
-
پایان غربت چهل ساله
-
شهروند مجـــازی
-
یک استراتژی شعری
-
تماشای نمایشهای آنلاین با امید تمام شدن کرونا
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین